و من خوابگاهم البته خیلی هم نارحت نیستم شاید عادت کردم به نارحت نشدن از نبودن. از دیده نشدن و مهم نبودن همسر دیشب زنگ زد مطمین بودم بادش نیست ولی خب یادش بود. یعنی یادش نبود؛ مامانش بهش یادآوری کرده بود حس جالبی ندارم نه از اینکه امروز چه چه روزیه و نه از اینکه امروز چه کارهایی باید انجام بدم. مثل یه خر باید بخونم. حالم از درس خودندن بهم میخوره و از پایاننامه و از سمینار و از اساتید و از زحماتی ک بعدش چیزی نیست اینکه امروز منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

dexter03a Blog مرجع تخصصی سینما و تلویزیون Maxtontmc66 Accueil The In-house Programmer دوراهی سد موزئیک الان بخر تحویل بگیر